آموزش فعالسازی طلسم و نحوه ساخت ان با روش های جدید طلسم عملی است از اعتقادات ، آیین ها و / یا اعمالی که گفته می شود موجودات و نیروها ، طبیعی یا ماوراat طبیعی را کنترل و دستکاری می کنند. [1] به طور معمول ، جادو به دلیل عقاید و اعمال مختلف ، جدا از هر دو مذهب و علم دسته بندی می شود. [1]
از افرادی که به کارهای جادویی می پردازند ، جادوگر یا جادوگر گفته می شود. [2] اگرچه ، بارها در طول تاریخ بارها از مثبت به سلبی متفاوت بوده است ، [3] جادو "امروزه در بسیاری از فرهنگ ها نقش مذهبی و دارویی مهمی دارد". [4]
در فرهنگ غربی ، جادو با ایده های دیگری ، [5] بیگانگی ، [6] و بدوی گره خورده است . [7] نشان می دهد که این "نشانگر قدرتمند تفاوت فرهنگی" است [8] و به همین ترتیب ، یک پدیده غیر مدرن است. [9] در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، روشنفکران غربی عمل جادوگری را نشانه ای از یک ذهنیت بدوی دانستند و همچنین معمولاً آن را به گروه های حاشیه ای از مردم نسبت می دادند. [8]
در غیبت مدرن و ادیان نئوپگان ، بسیاری از جادوگران و جادوگران که خود توصیف می کنند ، مرتباً جادوی آیینی را انجام می دهند. [10] تعریف جادو به عنوان تکنیکی برای ایجاد تغییر در دنیای فیزیکی از طریق نیروی اراده فرد. این تعریف توسط آلیستر کرولی (1875-1947) ، یک غیبت تأثیرگذار بریتانیایی رواج یافت و از آن زمان ادیان دیگر (به عنوان مثال شیطان پرستی ویکا و لا ویان ) و سیستم های جادویی (به عنوان مثال جادوی هرج و مرج ) آن را پذیرفته اند.
فهرست
1 علم اشتقاق لغات
2 جادوی سفید ، خاکستری و سیاه
3 جادوی بالا و پایین
4 تاریخ
4.1 بین النهرین
4.1.1 کاسه های آغشته
4.2 مصر
4.2.1 کتاب مردگان
4.2.2 تعویذ
4.3 شام
4.4 جهان یونانی-رومی
5 قرون وسطی
6 دوره رنسانس
7 مدرنیته
7.1 توسعه مفهومی
7.1.1 رویکرد روشنفکرانه
7.1.2 رویکرد کارکردگرایانه
7.1.3 رویکرد عاطفی گرایی
7.1.4 نژاد پرستی
8 جادوگری
9 جادوگران
10 همچنین ببینید
11 منابع
11.1 استناد
11.2 منابع
12 خواندن بیشتر
13 لینک های خارجی
ریشه شناسی
یکی از نخستین روایات بازمانده از مجامع ایرانی توسط مورخ یونانی هرودوت ارائه شده است .
کلمات انگلیسی magic ، mage and magician از لاتین magus ، از طریق یونانی μάγος گرفته شده است که از فارسی قدیمی maguš است . ( 𐎶𐎦𐎢𐏁 ، شعبده باز). [11] ماگوی پارسی قدیم از مغز * پروتو هند و اروپایی گرفته شده است (قادر باشید). این واژه فارسی ممکن است به رهبری قدیمی Sinitic * Mᵞag (Mage را یا شمن ). [12] به نظر می رسد شکل پارسی قدیم در زبان های سامی باستان به عنوان تلمود نفوذ کرده است عبری magosh از زبان آرامی amgusha ( "شعبده باز")، و کلدانی maghdim ( "حکمت و فلسفه")؛ از قرن اول قبل از میلاد به بعد ، جادوگران سوری به عنوان شعبده بازها و پیشگویان مشهور شدند. [13]
در اواخر قرن ششم و اوایل قرن پنجم پیش از میلاد ، این اصطلاح به یونان باستان راه یافت ، جایی که با معنای منفی برای اعمال در آیین هایی که به عنوان تقلبی ، غیر متعارف و خطرناک قلمداد می شدند ، به کار می رفت. [14] لاتین زبان این معنای این واژه در اولین قرن پیش از میلاد به تصویب رسید. از طریق لاتین ، این مفهوم در قرن اول میلادی در الهیات مسیحی گنجانیده شد . مسیحیان اولیه جادو را با شیاطین مرتبط می کردند و بنابراین آن را مغایر با دین مسیحی می دانستند. این مفهوم در تمام قرون وسطی فراگیر باقی مانده است ، زمانی که نویسندگان مسیحی طیف متنوعی از اعمال را طبقه بندی می کنند - مانند افسون ، جادوگری ،ورد ، پیش گویی ، غیبگویی و طالع بینی -under سحر و جادو برچسب. در اوایل اروپای مدرن ، پروتستان ها غالباً ادعا می کردند که کاتولیک روم به جای دین جادو است ، و همانطور که اروپاییان مسیحی در قرن شانزدهم شروع به استعمار سایر نقاط جهان کردند ، عقاید غیر مسیحی را که با آنها روبرو می شدند ، جادویی عنوان کردند. در همان دوره ، انسان گرایان ایتالیایی این اصطلاح را به معنای مثبت برای بیان ایده جادوی طبیعی تعبیر کردند . درک منفی و مثبت این اصطلاح در فرهنگ غربی در طی قرون بعدی تکرار شده است.
از قرن نوزدهم ، دانشگاهیان در رشته های مختلف اصطلاح جادو را به کار می برند اما آن را به روش های مختلف تعریف می کنند و از آن در اشاره به موارد مختلف استفاده می کنند. یک رویکرد ، همراه با انسان شناسان ادوارد تیلور (1917-1832) و جیمز جی فرایزر (1944-1944) ، از این اصطلاح برای توصیف باورهای همدلی پنهان بین اشیا objects استفاده می کند که به دیگران اجازه می دهد روی دیگری تأثیر بگذارد. به این ترتیب ، جادوگری به عنوان نقطه مقابل علم به تصویر کشیده می شود. یک رویکرد جایگزین ، مرتبط با جامعه شناسان مارسل ماوس (1950-1872) و عمویش امیل دورکیم(1858-1917) ، این اصطلاح را برای توصیف آیین ها و مراسم خصوصی به کار می برد و آن را با دین که آن را به عنوان یک فعالیت مشترک و سازمان یافته تعریف می کند ، مقایسه می کند. در دهه 1990 بسیاری از محققان ابزار اصطلاح را برای بورس تحصیلی رد می کردند. آنها استدلال کردند که این برچسب خطوط خودسرانه ای بین اعتقادات و اعمال مشابهی دارد که در عوض مذهبی قلمداد می شدند ، و این قوم قومی را تشکیل می دهد تا دلالت های جادو - ریشه در تاریخ غربی و مسیحی - را در فرهنگ های دیگر اعمال کند.
جادوی سفید ، خاکستری و سیاه
مقالات اصلی: جادوی سفید ، جادوی خاکستری و جادوی سیاه
جادوی سفید به طور سنتی به عنوان استفاده از جادو برای اهداف فداکارانه یا مفید شناخته می شود ، در حالی که جادوی سیاه برای اهداف خودخواهانه ، مضر یا شیطانی استفاده می شد. [15] [16] با توجه به دوجانبه بودن مسیر سمت چپ و مسیر راست ، جادوی سیاه همان تبهکار ، سمت چپ جادوی سفید مهربان است. در مورد اینکه جادوی سفید ، خاکستری یا سیاه را تشکیل می دهد ، اتفاق نظر وجود ندارد ، همانطور که فیل هین می گوید ، "مانند بسیاری از جنبه های دیگر غیبت ، آنچه" جادوی سیاه "نامیده می شود بستگی زیادی به این دارد که چه کسی این تعریف را انجام می دهد." [17] جادوی خاکستری ، جادوی خنثی نیز نامیده می شود ، جادویی است که به دلایل مفید خاص انجام نمی شود ، اما معطوف به اقدامات کاملا خصمانه نیز نیست. [18][19]
جادوی کم و زیاد
مورخان و مردم شناسان بین تمرین کنندگانی که جادوی بالا دارند و کسانی که جادوی کم دارند تفاوت قائل شده اند. [20] در این چارچوب ، جادوی بالا پیچیده تر دیده می شود ، که شامل مراسم طولانی و دقیق و همچنین لوازم پیچیده ، گاهی گران قیمت است. [20] جادوی کم با دهقانان و فرهنگ عامیانه [21] و با آداب و رسوم ساده تری مانند افسون های مختصر و گفتاری مرتبط است. [20] گرینوود می نویسد که "از زمان رنسانس ، جادوی بالا مربوط به بیرون کشیدن نیروها و انرژی ها از بهشت بود" و رسیدن به وحدت با الوهیت. [22] جادوی بالا معمولاً در فضای بسته انجام می شود در حالی که جادوگری اغلب در فضای باز انجام می شود. [23]
تاریخچه
بین النهرین
همچنین نگاه کنید به: پیشگویی بین النهرین ، Enmerkar و En-suhgir-ana ، Maqlû و Zisurrû
پلاک محافظ برنز از دوران نئو آشور شیطان لاماشتو را نشان می دهد
در بسیاری از آیین ها و دستورالعمل های پزشکی و برای مقابله با فال های شیطانی از جادو استفاده می شد. جادوی دفاعی یا مشروع در بین النهرین ( asiputu یا masmassutu در زبان آکدی) لعاب و اعمال تشریفاتی بود که با هدف تغییر واقعیت های خاص انجام می شد. بین النهرین باستان معتقد بودند که سحر و جادو تنها دفاع قابل دفاع در برابر شیاطین ، ارواح و جادوگران شیطانی است. [24] آنها برای دفاع از خود در برابر روحیه کسانی که به آنها ظلم کرده بودند ، به امید دلجویی از آنها ، نذورات معروف به " کیسپو" را در مقبره شخص به جا می گذاشتند . [25]در صورت عدم موفقیت ، آنها بعضی اوقات مجسمه ای از آن مرحوم را می گرفتند و آن را در خاک دفن می کردند و خواستار این بودند که خدایان روح را ریشه کن کنند ، یا آن را مجبور کنند که شخص را تنها بگذارد. [26]
بین النهرین باستان همچنین از سحر و جادو استفاده می کردند و قصد داشتند خود را در برابر جادوگران شیطانی که ممکن است لعنت بر آنها بگذارد ، محافظت کنند. [27] جادوی سیاه به عنوان یک دسته در بین النهرین باستان وجود نداشت و شخصی به طور مشروع از سحر و جادو برای دفاع از خود در برابر جادوی نامشروع استفاده می کرد دقیقاً از همین فنون استفاده می کرد. [27] تنها تفاوت عمده این واقعیت بود که نفرین ها به صورت پنهانی وضع می شد. [27] در حالی که دفاع در برابر جادوگری در فضای باز و در صورت امکان در مقابل تماشاگران انجام شد. [27] یکی از آیین های مجازات جادوگر به مقلو یا "سوزان" معروف بود. [27]شخصی که مبتلا به جادوگری است ، تصویری از جادوگر ایجاد می کند و شب آن را محاکمه می کند. [27] سپس ، پس از مشخص شدن ماهیت جنایات جادوگر ، شخص م theسسه را می سوزاند و از این طریق قدرت جادوگر را بر آنها می شکند. [27]
بین النهرین باستان نیز آیین های جادویی انجام می دادند تا خود را از گناهانی که ناآگاهانه مرتکب شده اند ، پاک کنند. [27] یکی از این آیین ها با نام Šurpu یا "سوزاندن" شناخته می شد ، [28] که در آن طلسم طلسم گناه خود را برای تمام کارهای ناشایست خود به اشیا various مختلف مانند نوار خرما ، پیاز و تار پشم [28] سپس فرد اشیا را می سوزاند و در نتیجه خود را از تمام گناهانی که ممکن است ندانسته مرتکب شده باشند پاک می کند. [28] ژانر کامل طلسم های عشق وجود داشت. [29]اعتقاد بر این بود که چنین جادوهایی باعث می شود فرد عاشق شخص دیگری شود ، عشقی را که از بین رفته است بازگرداند یا باعث شود یک شریک جنسی مرد بتواند نعوظ را حفظ کند ، در حالی که قبلاً قادر نبوده است. [29] از طلسمهای دیگر برای آشتی دادن مرد با خدای حامی وی یا آشتی دادن همسر با شوهر که از وی غفلت کرده بود استفاده می شد. [30]
بین النهرین باستان هیچ تفاوتی بین علم عقلانی و جادو نداشتند. [31] [32] [33] وقتی فرد بیمار می شود ، پزشکان هم فرمولهای جادویی را که باید گفته شود و هم درمانهای دارویی را تجویز می کنند. [34] [32] [33] بیشتر مراسم جادویی در نظر گرفته شده بود تا توسط یک āšipu ، متخصص در هنرهای جادویی انجام شود. [34] [35] [32] [33] این حرفه به طور کلی نسلی به نسل دیگر منتقل می شد [34] و بسیار مورد احترام بود و غالباً به عنوان مشاور شاهان و رهبران بزرگ خدمت می کرد. [36]شیپو احتمالاً نه تنها به عنوان یک شعبده باز بلکه به عنوان یک پزشک ، کشیش ، کاتب و دانشمند نیز خدمت می کرد. [36]
خدای سومری Enki ، که بعداً با خدای سامی شرقی Ea همگرا شد ، از نزدیک با جادو و افسون در ارتباط بود. [37] او خدای حامی باری و ašipū بود و به طور گسترده ای به عنوان منبع نهایی کلیه دانش های عجیبی شناخته می شد. [38] [39] [40] بین النهرین باستان نیز به فال ها اعتقاد داشتند ، که هنگام درخواست یا ناخواسته می توانستند بیایند. [41] فارغ از چگونگی آمدن آنها ، فال ها همیشه با نهایت جدیت گرفته می شدند. [41]
کاسه های القایی
مقاله اصلی: کاسه تزئین
همچنین نگاه کنید به: پاپیروس جادویی یهود
کاسه شیرین کاری زبان مندایی
مجموعه مشترکی از مفروضات مشترک در مورد علل شر و چگونگی جلوگیری از آن در نوعی جادوی محافظ اولیه به نام کاسه دلمه یا کاسه های جادویی یافت می شود. این کاسه ها در خاورمیانه ، به ویژه در بین النهرین فوقانی و سوریه ، که اکنون عراق و ایران است ، تولید شده و در طول قرن های ششم تا هشتم بسیار محبوب بوده اند. [42] [43] کاسه پایین صورت به خاک سپرده شد و به تصرف قرار بود شیاطین . آنها معمولاً در زیر آستانه ، حیاط ها ، در گوشه خانه های تازه فوت شده و در گورستان ها قرار می گرفتند . [44]زیرمجموعه کاسه های تزریق مواردی است که در عمل جادویی یهودیان و مسیحیان استفاده می شود. کاسه های شعله آرامی منبع مهمی از دانش در مورد اعمال جادویی یهودیان است. [45] [46] [47] [48] [49]
مصر
حرز چشم مصر باستان
سحر و جادو (که به عنوان خدای هکا شناخته می شود ) بخشی جدایی ناپذیر از دین و فرهنگ مصر باستان بود که برای ما از طریق مجموعه قابل توجهی از متون که محصول سنت مصر است ، شناخته شده است. [50]
در حالی که این جادو برای مصرشناسی مدرن مورد مناقشه است ، اما از اصطلاحات باستان پشتیبانی قابل توجهی برای کاربرد آن وجود دارد. [51] اصطلاح قبطی هاک از اصطلاح فراعنه ای هکا است ، که برخلاف همتای قبطی خود ، هیچ معنایی از بی تقوایی و غیرقانونی نداشت و از پادشاهی قدیمی تا دوره روم گواهی شده است. [51] هکا از نظر اخلاقی خنثی تلقی می شد و در مورد اعمال و عقاید بیگانگان و مصریان به طور یکسان اعمال می شد. [52] دستورالعمل های Merikare به ما اطلاع می دهند که هکا نعمتی است که خالق آن به بشریت هدیه کرده است "... به منظور داشتن سلاحی برای جلوگیری از ضربه وقایع". [53]
جادوگری هم توسط سلسله مراتب کشیشی باسواد و هم توسط کشاورزان بی سواد و گله داران انجام می شد و اصل هکا زیر بنای کلیه فعالیت های آیینی ، چه در معابد و چه در محیط های خصوصی بود. [54]
اصل اصلی هکا بر قدرت کلمات برای به وجود آوردن چیزها متمرکز است. [55] : 54 کارنگا [56] قدرت محوری کلمات و نقش هستی شناختی حیاتی آنها را به عنوان ابزار اصلی مورد استفاده خالق برای به وجود آوردن جهان آشکار توضیح می دهد. از آنجا که درک شده است که انسانها دارای یک ذات الهی با خدایان هستند ، snnw ntr (تصاویر خدا) ، همان قدرت استفاده خلاقانه از کلمات که خدایان دارند نیز توسط انسان ها مشترک است. [57]
کتاب مردگان
مقاله اصلی: کتاب مردگان
تصویری از کتاب مردگان از Hunefer نشان دادن افتتاح مراسم دهان که قبل از آرامگاه انجام
دیواره های داخلی هرم Unas ، فرعون نهایی سلسله پنجم مصر ، با صدها طلسم جادویی و کتیبه پوشانده شده است که از کف تا سقف در ستون های عمودی امتداد دارد. [55] [55] : 54 این کتیبه ها به عنوان متون هرمی شناخته می شوند [55] : 54 و حاوی طلسم های مورد نیاز فرعون برای زنده ماندن در زندگی پس از مرگ است . [55] : 54 متن های هرمی صرفاً برای حق امتیاز بودند. [55] : 56 جادوها از نظر عوام مخفی نگه داشته می شدند و فقط در داخل مقبره های سلطنتی نوشته می شدند. [55] : 56با این وجود ، در طی هرج و مرج و ناآرامی های دوره اول میانی ، دزدان مقبره به اهرام نفوذ کرده و کتیبه های جادویی را مشاهده کردند. [55] : 56 معمولیان شروع به یادگیری طلسم ها کردند و با آغاز پادشاهی میانه ، مردم عادی شروع به نوشتن نوشته های مشابه در کناره های تابوت های خود کردند ، به این امید که با این کار بقای خود را در زندگی پس از مرگ تضمین کنند. [55] : 56 این نوشته ها به عنوان متن تابوت شناخته می شوند . [55] : 56
پس از مرگ یک شخص ، جسد وی را مومیایی کرده و در باندهای کتانی می پیچیدند تا اطمینان حاصل شود که بدن متوفی تا آنجا که ممکن است زنده بماند [58] زیرا مصری ها معتقد بودند که روح شخص فقط در زندگی پس از مرگ می تواند برای مدت طولانی زنده بماند. همانطور که بدن فیزیکی او در اینجا روی زمین زنده مانده است. [58] آخرین مراسم قبل از مهر و موم شدن جسد شخص در داخل مقبره به عنوان دهان دهان معروف بود . [58] در این آیین ، کشیش ها وسایل جادویی مختلفی را به قسمت های مختلف بدن متوفی لمس می کردند و از این طریق به فرد متوفی توانایی دیدن ، شنیدن ، چشیدن و بو دادن در زندگی پس از مرگ را می دادند. [58]
تعویض
مقاله اصلی: حرز
استفاده از تعویذ ، ( meket ) در میان مصریان باستان زنده و مرده بسیار گسترده بود. [59] [55] : 66 آنها برای محافظت و به عنوان ابزاری برای "... تأیید مجدد عدالت اساسی جهان" مورد استفاده قرار گرفتند. [60] قدیمی ترین تعویق های یافت شده مربوط به دوره بادااریان پیشین دوره است و تا زمان روم ادامه داشته است. [61]
شام
هالاخا (قانون دینی یهود) پیشگویی و سایر اشکال فالگیری رامنع می کند، و تلمود بسیاری از اعمال فالگیرانه را که همچنان محکوم است ، محکوم می کند. [62] کابالای عملی در یهودیت تاریخی ، شاخه ای از سنت عرفانی یهود است که مربوط به استفاده از جادو است. مجاز آن در نظر گرفته شد سحر و جادو سفید توسط دست اندرکاران آن، این سایت متعلق به نخبگان، که می تواند منبع معنوی خود را از هم جدا Qliphoth عرصه شر اگر تحت شرایطی که داشتند انجام شد مقدس ( QD-S ) و خالص (טומאה וטהרה، tvmh vthrh [63]) نگرانی برای استفاده بیش از حد از ممنوعیت های شدید یهودیت از جادوی نجس ، اطمینان یافت که این سنت به عنوان یک سنت جزئی در تاریخ یهود باقی مانده است. تعالیم آن شامل استفاده از نامهای الهی و فرشته ای برای تعویذ و احتیاط است . [64] این اعمال جادویی آیین عامیانه یهود که بخشی از کابالا عملی شد از زمان تلمود آغاز شده است. [64] در تلمود استفاده از افسون ها برای بهبودی ذکر شده است و طیف گسترده ای از معالجات جادویی توسط خاخام ها تحریم شده است. حکم داده شد که هر عملی که در واقع تولید دارویی باشد ، خرافات تلقی نمی شود و رواج گسترده ای در مورد تعویذهای دارویی و داروهای قومی وجود دارد (segullot)در جوامع یهودی در طول زمان و جغرافیا. [65]
اگرچه جادو توسط قانون لاوی در کتاب مقدس عبری ممنوع بود ، اما در اواخر دوره معبد دوم به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفت و به ویژه در دوره پس از تخریب معبد تا قرن های 3 ، 4 و 5 م به خوبی مستند شده است. [66] [67] [68]
جهان یونانی-رومی
هکات ، الهه جادوی یونان باستان.
مقاله اصلی: جادوگری در جهان یونان و روم
ریشه کلمه انگلیسی سحر و جادو از یونان باستان است . [69] در طول ششم و اوایل قرن پنجم پیش از میلاد، فارسی مغ Graecicized بود و وارد زبان یونانی باستان به عنوان μάγος و μαγεία . [14] با این کار ، معنای آن تغییر شکل یافت ، و معنای منفی به دست آورد ، و جادوها به عنوان شارلاتانی قلمداد می شوند که اعمال آیینی تقلبی ، عجیب ، غیر متعارف و خطرناک بود. [14] همانطور که دیویس متذکر شد ، برای یونانیان باستان - و متعاقباً برای رومیان باستان - "جادو از دین متمایز نبود بلکه بیان ناخواسته و نامناسب آن بود - دین دیگری". [70]ریچارد گوردون مورخ اظهار داشت که برای یونانیان باستان ، متهم شدن به جادوگری "نوعی توهین" است. [71]
این تغییر معنی تحت تأثیر درگیری های نظامی بود که دولت های شهر یونان سپس علیه امپراتوری پارس درگیر شدند. [14] در این زمینه، این اصطلاح را می سازد حضور در چنین متن بازمانده به عنوان سوفوکل ، ادیپ شاه ، بقراط ، د morbo sacro و گرگیاس ، ثنا از هلن . [14] به عنوان مثال ، در شخصیت سوفوکلس ، شخصیت ادیپ با تحقیر ، از تیریسیوس به عنوان یک جادو - در این زمینه به معنای چیزی شبیه به کاکا یا شارلاتان است - که نشان می دهد این عنوان فقط برای پارسیان اختصاص ندارد ، نشان دهنده این است. [72]
در اولین قرن پیش از میلاد، مفهوم یونانی از MAGOS به تصویب رسید لاتین و استفاده شده توسط تعدادی از روم باستان نویسندگان به عنوان مجوس و از Magia . [14] اولین استفاده لاتین از این کلمه در بود ویرژیل را شعر کوتاه ، نوشته شده در حدود 40 سال پیش از میلاد، که باعث می شود اشاره به magicis ... sacris (مراسم سحر و جادو). [73] رومی ها قبلاً اصطلاحات دیگری برای استفاده منفی از قدرتهای ماورا الطبیعه مانند ونیفیکوس و حماسه داشته اند . [73]استفاده رومی از این اصطلاح مشابه اصطلاح یونانیان بود ، اما تأکید بیشتری بر کاربرد قضایی آن داشت. [14] در امپراتوری روم ، قوانینی وضع می شود که مواردی را که جادو محسوب می شوند جرم تلقی می کند. [74]
در جامعه روم باستان ، جادو با جوامع شرق امپراتوری همراه بود. به عنوان مثال ، نویسنده قرن اول میلادی ، پلینی بزرگ ، ادعا کرد که جادو توسط فیلسوف ایرانی زرتشت ایجاد شده است ، و سپس توسط جادوگر Osthanes ، که در مبارزات نظامی پادشاه ایران ، خشایارشا شرکت می کرد ، به غرب یونان آورده شده است . [75]
دانش پژوهی یونان باستان در قرن بیستم ، تقریباً مطمئناً متأثر از پیش فرضهای مسیحی سازی از معانی جادو و دین و آرزوی استقرار فرهنگ یونانی به عنوان بنیان عقلانیت غربی ، نظریه ای از جادوی یونان باستان را به عنوان ابتدایی و ناچیز توسعه داد و بدین ترتیب اساساً از دین هومری ، عمومی ( پولیس ) جدا است. با این حال ، از دهه آخر قرن ، دانشمندان با درک همه جا و قابل احترام بودن اعمالی مانند katadesmoi ( طلسم های الزام آور ) ، که توسط ناظران مدرن و باستان به عنوان جادو توصیف می شود ، مجبور شدند که این دیدگاه را کنار بگذارند. [76] : 90–95 کلمه یونانیmageuo (سحر و جادو عملی) خود از واژه Magos گرفته شده است که در اصل به سادگی نام یونانی قبیله ای پارسی است که به دین داری مشهور است. [77] غیر مدنی فرقه رمز و راز را به همین شیوه است دوباره ارزیابی: [76] : 97-98
گزینه هایی که خارج از دامنه فرقه ها بود ، نه تنها گزینه های اضافی را به فهرست شهروندی اضافه نمی کرد ، بلکه ... گاهی اوقات انتقادهایی راجع به کیش های مدنی و اسطوره های پانلنیک را در بر می گرفت یا جایگزین های اصلی برای آنها بود.
- سیمون پرایس ، ادیان یونانیان باستان (1999) [78]
Katadesmoi (لاتین: defixiones) ) ، نفرین هایی که روی لوح های موم یا سرب نوشته شده و در زیر زمین مدفون شده است ، اغلب توسط همه اقشار جامعه یونان اجرا می شود ، گاهی اوقات برای محافظت از کل پلیس . [76] : 95-96 نفرین های جمعی که در ملا public عام انجام می شد پس از دوره کلاسیک یونان کاهش یافت ، اما نفرین های خصوصی در طول دوران باستان معمول بود. [79] آنها با ویژگیهای فردی ، ابزاری و شوم خود به عنوان جادویی متمایز می شدند. [76] : 96 این ویژگی ها و انحراف قابل درک آنها از ساختارهای فرهنگی ذاتاً متغیر طبیعی بودن ، به وضوح جادوی باستان را از آیین های مذهبی که بخشی از آن را تشکیل می دهند ، ترسیم می کند.[76] : 102-103
تعداد زیادی پاپیروس جادویی ، به زبان های یونانی ، قبطی و دموتیک ، بازیابی و ترجمه شده است. [80] آنها شامل موارد اولیه ای از موارد زیر هستند:
استفاده از کلمات جادویی که گفته می شود قدرت فرمان دادن به ارواح را دارند . [81]
استفاده از نمادها یا سیگنالهای مرموز که تصور می شود هنگام استناد یا برانگیختن ارواح مفید هستند. [82]
سحر و جادو در اواخر دنیای روم ممنوع بود و در Codex Theodosianus (438 میلادی) آمده است: [83]
بنابراین اگر هر جادوگر یا شخص مبتلا به آلودگی جادویی که توسط عرف مردم جادوگر خوانده می شود ... باید از من یا سزار بازداشت شود ، وی با محافظت از درجه خود از مجازات و شکنجه فرار نمی کند .
قرون وسطی
اطلاعات بیشتر: جادوی اروپای قرون وسطایی
در قرن اول میلادی ، نویسندگان اولیه مسیحی مفهوم جادوگری یونانی-رومی را جذب کردند و آن را در الهیات مسیحی در حال توسعه گنجانیدند . [74] این مسیحیان کلیشه های منفی یونانی-رومی این اصطلاح را که قبلاً ضمنی شده بود ، حفظ کردند و با درج الگوهای مفهومی وام گرفته شده از اندیشه یهود ، به ویژه مخالفت جادو و معجزه ، آنها را گسترش دادند. [74] برخی از نویسندگان اولیه مسیحی تفسیر یونانی-رومی را با توصیف منشأ سحر و جادو به قلمرو انسان ، عمدتاً به زرتشت و اوستانس ، دنبال کردند . نظر یهودی-مسیحی این بود که جادوگری محصول بابلی ها ، پارس ها یا مصری ها است. [84]مسیحیان با فرهنگ کلاسیک قبلی این عقیده را داشتند که جادو چیزی متمایز از دین صحیح است ، گرچه تمایز آنها را به روشهای مختلف بین این دو جلب کرد. [85]
تصویری از ایزیدور نویسنده قرون وسطایی در قرن هفدهم از سویل ، که لیستی از فعالیت های خود را جادویی می دانست.
برای نویسندگان مسیحی اولیه مانند آگوستین هیپوسی ، سحر و جادو صرفاً اعمال مذهبی تقلبی و غیرقانونی نبوده ، بلکه کاملاً مخالف دین بود زیرا به همکاری شیاطین ، نوادگان شیطان متکی بود . [74] در این ، عقاید مسیحی درباره جادو با رده مسیحیان بت پرستی پیوند نزدیک داشت ، [86] و جادو و بت پرستی متعلق به دسته وسیعتر خرافات ( خرافات ) قلمداد می شدند ، اصطلاحی دیگر که از رومی قبل از مسیحیت گرفته شده است. فرهنگ. [85]این تأکید مسیحیان به بی اخلاقی ذاتی و نادرستی جادو به عنوان چیزی که با دین خوب مغایرت دارد ، بسیار واضح تر از رویکرد در سایر ادیان بزرگ توحیدی آن دوره ، یهودیت و اسلام بود. [87] به عنوان مثال ، در حالی که مسیحیان شیاطین را ذاتاً شرور می دانستند ، اما جنها - موجوداتی قابل مقایسه در اساطیر اسلامی - توسط مسلمانان به عنوان چهره های دوپهلو تر تصور می شدند. [87]
الگوی جادوگر در اندیشه مسیحی توسط سیمون مگوس (سیمون جادوگر) ارائه شد ، شخصیتی که هم در اعمال رسولان و هم در اعمال آخرالزمانی و با تأثیرگذاری پیتر با سنت پیتر مخالف بود . [88] مایکل دی بیلی ، مورخ اظهار داشت که در قرون وسطی اروپا ، جادو "مقوله ای نسبتاً گسترده و دربرگیرنده" بود. [89] متکلمان مسیحی معتقد بودند که اشکال مختلف جادو وجود دارد که اکثر آنها انواع فالگیری هستند ، به عنوان مثال ، ایزیدور از سویل کاتالوگ مواردی را که به نظر او جادو بود تهیه کرد و در آن فال گیری را با چهار عنصر یعنی geomancy ذکر کرد.، تفال بوسیله ، aeromancy ، اتش ، و همچنین با مشاهده پدیده های طبیعی به عنوان مثال پرواز پرندگان و طالع بینی. وی همچنین افسون و بند بند (استفاده پزشکی از اشیای جادویی که به بیمار متصل شده اند) را جادویی عنوان کرد. [90] اروپای قرون وسطی نیز جادو را با شخصیت عهد عتیق سلیمان همراه دانست . گریمیرهای مختلف یا کتابهایی که شیوه های جادویی را بیان می کنند ، نوشته شده اند که ادعا می شود توسط سلیمان ، به ویژه کلید سلیمان ، نوشته شده است . [91]
در اوایل قرون وسطی اروپا ، جادوگری یک محکومیت بود. [92] در اروپای قرون وسطایی ، مسیحیان اغلب به مسلمانان و یهودیان مشکوک بودند که دست به اعمال جادویی زده اند. [93] در موارد خاص ، این آداب جادویی را درک می کردند - از جمله ادعای قربانی شدن یهودیان کودکان مسیحی - که در مسیحیان این اقلیت های مذهبی را قتل عام کردند. [94] گروههای مسیحی غالباً سایر گروههای رقیب مسیحی را - که آنها آنها را بدعتگذار قلمداد می کردند - به انجام فعالیتهای جادویی متهم می کنند . [88] همچنین در قرون وسطی اروپا اصطلاح بد خوشی را در مورد انواع سحر و جادو که به قصد ایجاد آسیب انجام می شد ، به کار برد. [89]در قرون وسطی متأخر ، واژه هایی از این اعمال جادویی مضر در زبانهای مختلف اروپایی مشاهده می شود: جادوگر در فرانسه ، Hexe در آلمانی ، strega در ایتالیایی و bruja در اسپانیایی. [95] اصطلاح انگلیسی برای بدخواهان جادو ، جادوگر ، مشتق شده از اصطلاح قبلی انگلیسی قدیمی wicce . [95]
جادوگری Ars Magica یا م Arsلفه اصلی و کمک کننده به اعتقاد و عمل به معنوی و در بسیاری از موارد ، بهبود جسمی در سراسر قرون وسطی است. رد بسیاری از تفاسیر مدرن ، عقاید غلطی در مورد جادو است که یکی از بزرگترین تحولات پیرامون شرارت یا وجود موجودات شرور است که آن را انجام می دهند. این سوinter تعبیرها از اعمال یا آیین های بی شماری ناشی می شود که در طول دوران باستان انجام می شده است و به دلیل عجیب و غریب بودن آنها از دیدگاه عوام ، این تشریفات باعث ایجاد ناآرامی و حتی احساس اخراج شدیدتری می شود. [96] [97]
گزیده ای از سفر رازیل هاملخ ، برجسته های مختلف جادویی sigils (סגולות segulot در زبان عبری)
از نظر یهودیان قرون وسطی ، جدایی عناصر عرفانی و جادویی کابالا ، تقسیم آن به کابالا کلامی نظریه پردازی ( کابالا اییونیت ) با سنت های مراقبه ای خود ، و کابالای عملی دینی ( ابتدای کابالا Maasit ) ، در ابتدای سال رخ داده است. قرن 14 [98]
یک نیروی اجتماعی در قرون وسطی قدرتمندتر از متولد عادی ، کلیسای مسیحی ، جادو را به عنوان یک کل رد کرد زیرا به عنوان ابزاری برای دستکاری در جهان طبیعی به روشی فوق طبیعی مرتبط با آیات کتاب مقدس تثنیه 18: 9 -12 علیرغم دلالتهای منفی بسیاری که اصطلاح جادو را احاطه کرده اند ، عناصر بسیاری وجود دارند که در پرتو الهی یا مقدس مشاهده می شوند. [99]
سازها یا آیین های متنوعی که در جادوی قرون وسطایی مورد استفاده قرار می گیرند ، شامل موارد زیر است: در کنار این آیین ها ، تصورات نامطلوبی از مشارکت اهریمنی وجود دارد که از آنها تأثیر می گذارد. تصور اینکه جادو توسط شیاطین ابداع شده ، آموزش داده شده و کار شده است ، برای کسی که پاپیروس های جادویی یونانی یا Sefer-ha-Razim را بخواند منطقی به نظر می رسد و متوجه می شود که سحر و جادو درمانی در کنار آیین هایی برای کشتن مردم ، به دست آوردن ثروت یا مزیت شخصی ظاهر می شود ، و تحمیل زنان به تسلیم جنسی. [100] باستان شناسی به درک کامل تری از آیین های انجام شده در خانه ، بدن و در محیط های صومعه و کلیسا کمک می کند. [101] [102]
اسلامی واکنش نسبت سحر و جادو را سحر و جادو را به طور کلی محکوم نیست و بین سحر و جادو که می تواند بیماری و التیام متمایز در اختیار داشتن ، و جادوگری است. اولی هدیه ویژه خداوند است ، در حالی که دومی با کمک جن و شیاطین حاصل می شود . ابن الندیم معتقد است ، جن گیران با اطاعت از خدا قدرت خود را به دست می آورند ، در حالی که جادوگران با اعمال نافرمانی و فداکاری ها شیاطین را راضی می کنند و آنها در عوض به او لطف می کنند. [103] به گفته ابن عربی الجاجج بن یوسف الشوبربلی به دلیل تقوای او بود که قادر بود روی آب راه برود. [104] بر اساسقرآن ، در مورد افسانه های اسلامی سلیمان ، جادو را شیاطین به بشر تعلیم می دادند. سلیمان نوشته های جادوگر را برد و آنها را زیر تخت خود پنهان کرد. پس از مرگ او ، ابلیس که نتوانست به دربار سلیمان نزدیک شود ، به مردم گفت ، آنها گنجی را در زیر تخت پیدا می کنند و بنابراین آنها را به سمت جادوگری سوق می دهند. حساب دیگر ، جادوگری با فرشتگان هاروت و ماروت افتاده به بشر آمد. [105]
جبهه ترجمه انگلیسی Magical Natural در سال 1658 در لندن منتشر شد.
در اوایل دوره مدرن ، مفهوم جادو از طریق توسعه مفهوم magia naturalis (جادوی طبیعی) مورد ارزیابی مجدد مثبت تری قرار گرفت . [74] این اصطلاحی بود که توسط دو انسان گرای ایتالیایی ، مارسیلیو فیچینو و جیووانی پیکو دلا میراندولا معرفی و توسعه یافت . [74] از نظر آنها ، جادو به عنوان نیرویی اساسی در بسیاری از فرآیندهای طبیعی نگریسته می شد ، [74] و بنابراین اساساً از ایده اصلی مسیحیان از جادوی اهریمنی متمایز بود. [106] ایده های آنها بر مجموعه ای از فلاسفه و نویسندگان بعدی تأثیر گذاشت ، از جمله پاراسلسوس ، جوردانو برونو ،یوهانس روچلین و یوهانس تریتمیوس . [74] به گفته مورخ ریچارد کیخفر ، مفهوم magia naturalis "در طول قرن چهاردهم و پانزدهم" "در فرهنگ اروپا" قاطعانه عمل کرد [107] ، علاقه فیلسوفان طبیعی با گرایش های نظری مختلف ، از جمله ارسطویی ها ، نو افلاطونیان و متخصصان هرتزیست . [108]
طرفداران این موضع استدلال می کردند که جادو می تواند به دو شکل خوب و بد ظاهر شود. در سال 1625 ، کتابدار فرانسوی ، گابریل نائوده ، عذرخواهی خود را برای همه خردمندان دروغین مظنون به جادو نوشت ، و در آن "Mosoaicall Magick" را متمایز کرد - آنچه او ادعا می کرد از طرف خدا است و شامل پیشگویی ها ، معجزات و صحبت کردن به زبانها است - از "ژئوتیک" "سحر و جادو ناشی از شیاطین. [109] در حالی که طرفداران magia naturalis اصرار داشتند که این به عملکرد شیاطین تکیه نمی کند ، منتقدان با این استدلال که شیاطین این جادوگران را فریب داده اند ، اختلاف نظر داشتند. [110] تا قرن هفدهم مفهوم magia naturalisبا تمایز بین تمایزات بین آن و علم ، در جهت های فزاینده "طبیعی" حرکت کرده بود. [111] سپس اعتبار magia naturalis به عنوان مفهومی برای درک جهان پس از آن در دوران عصر روشنگری در قرن هجدهم مورد انتقادات فزاینده ای قرار گرفت. [112]
علیرغم تلاش برای پس گرفتن اصطلاح جادو برای استفاده به معنای مثبت ، این نگرش سنتی نسبت به جادو را در غرب جایگزین نکرد ، که تا حد زیادی منفی باقی ماند. [112] در همان زمان به عنوان naturalis از Magia بود جلب علاقه و تا حد زیادی تحمل می شد، اروپا شاهد آزار و اذیت فعال جادوگران متهم که گفته می شود به جرم maleficia . [108] پروتستان ها با انعکاس تداوم ارتباطات منفی این اصطلاح ، معمولاً سعی می کردند اعمال مقدس و عبادی کاتولیک روم را به عنوان جادویی و نه مذهبی تحقیر کنند . [113]بسیاری از کاتولیک های روم نگران این ادعا بودند و برای چندین قرن نویسندگان مختلف کاتولیک روم توجه خود را به این استدلال می کردند که اعمال آنها مذهبی است تا جادویی. [114] در همان زمان ، پروتستان ها غالباً از اتهام جادوگری علیه دیگر گروه های پروتستان که با آنها درگیر بودند ، استفاده می کردند. [115] به این ترتیب ، مفهوم جادو برای تجویز آنچه مناسب به عنوان اعتقاد و عمل دینی بود استفاده شد. [114] ادعاهای مشابهی نیز در این دوره در جهان اسلام مطرح می شد. روحانی عرب محمد بن عبدالوهاب - بنیانگذار وهابیت - به عنوان مثال طیف وسیعی از آداب و رسوم مانند فالگیری و احترام به ارواح را محکوم کردsihr ، که به نوبه خود ادعا کرد نوعی شرک ، گناه بت پرستی است. [116]
رنسانس
اطلاعات بیشتر: جادوی رنسانس
اومانیسم دوره رنسانس شاهد تجدید حیات در هرمت گرایی و انواع جادوی تشریفاتی نئو-افلاطونی بود . از طرف دیگر ، دوره رنسانس شاهد ظهور علم بود ، در اشکالی مانند براندازی نظریه بطلمیوسی جهان ، تمایز نجوم از طالع بینی و شیمی از کیمیاگری. [117] [ صفحه مورد نیاز است ]
در تمایز اعمال خرافات ، غیبت ، و دانش علمی کاملاً صحیح یا آداب تقوی ، عدم اطمینان زیادی وجود داشت. تنش های فکری و معنوی در اوج جادوگران اوایل مدرن بروز کرد و با آشفتگی اصلاحات پروتستان ، به ویژه در آلمان ، انگلیس و اسکاتلند ، تقویت شد . [117] [ صفحه مورد نیاز است ]
در Hasidism ، آوارگی عملی کابالا با استفاده از ابزار به طور مستقیم جادویی، توسط مفهومی و مراقبه روند تاکید بسیار بیشتر به دست آورد، در حالی که به طور همزمان نهادینه مراقبه سحر برای نعمت مواد در قلب عرفان اجتماعی آن است. [118] Hasidism کابالا از طریق روانشناسی درونی deveikut (شکستن به خدا)، و شکستن به Tzadik (حسیدی Rebbe). در آموزه حاصدیک ، tzaddik با تغییر اراده خدا (کشف اراده پنهان شده عمیق تر) از طریق دیویکتوت و خودبخودی خود ، فضل الهی و معنوی جسمانی را به پیروان خود منتقل می کند . داو بر از Mezeritchنگران این است که این نظریه اراده تزادیک را تغییر دهد و تصمیم اراده الهی را از یک روند مستقیم جادویی تشخیص دهد. [119]
در قرن شانزدهم ، جوامع اروپایی شروع به تسخیر و استعمار قاره های دیگر در سراسر جهان کردند و همانطور که این کار را کردند ، مفاهیم اروپایی جادو و جادوگری را در شیوه هایی که در میان مردمی که با آنها روبرو شده اند به کار بردند. [120] معمولاً این استعمارگران اروپایی بومیان را بدوی و وحشی می دانستند که سیستم اعتقادی آنها شیطانی بود و باید ریشه کن شود و مسیحیت جای آنها را بگیرد. [121] از آنجا که اروپاییان به طور معمول این مردمان غیراروپایی را از نظر اخلاقی و عقلی از خود فرومایه می دانستند ، انتظار می رفت که چنین جوامعی مستعد انجام جادو باشند. [122] زنانی که آیین های سنتی را انجام می دادند ، توسط اروپایی ها به عنوان جادوگر برچسب گذاری می شدند. [122]
در قرن نوزدهم ، دولت هائیتی شروع به وضع قانون علیه ودو کرد ، و آن را نوعی جادوگری توصیف کرد. این با درک خود تمرین کنندگان ودو از دین خود مغایرت دارد. [123]
در موارد مختلف ، این مفاهیم و اصطلاحات وارداتی اروپایی هنگام ادغام با مفاهیم بومی ، دستخوش تغییرات جدیدی شدند. [124] به عنوان مثال ، در آفریقای غربی ، مسافران پرتغالی اصطلاح و مفهوم خود را از feitiçaria (غالباً جادوگری ترجمه می کنند) و feitiço (طلسم) را به مردم بومی معرفی کردند ، جایی که به مفهوم طلسم تبدیل شد . هنگامی که بعد اروپایی ها این جوامع غرب آفریقا مواجه می شوند، آنها به اشتباه به این باور بودند که fetiche یک واژه آفریقایی بومی به جای نتیجه برخوردهای پیش از بین قاره بود. [124]بعضی اوقات ، جمعیت های تحت استعمار خود این مفاهیم اروپایی را برای اهداف خود اتخاذ می کردند. در اوایل قرن نوزدهم، دولت هائیتی تازه استقلال یافته ژان ژاک Dessalines شروع به سرکوب عمل Vodou و در سال 1835 Haitain قانون کدهای تمام شیوه های Vodou به عنوان طبقه بندی جادو گری (جادوگری / سحر)، نشان می دهد که آن را با همه انجام شد قصد مضر ، در حالی که در میان تمرین کنندگان Vodou قبلاً انجام مناسک مضر مقوله ای جداگانه و مجزا داده شده بود ، معروف به maji . [123]
مدرنیته
تا قرن نوزدهم ، روشنفکران اروپایی دیگر سحر و جادو را از طریق چارچوب گناه نمی دیدند و در عوض اعمال جادویی و اعتقادات را "یک حالت نابجای فکر متضاد با منطق فرهنگی غالب" می دانستند - نشانه ای از اختلال روانی و نشانه نژادی یا نژادی حقارت فرهنگی ". [125]
از آنجایی که نخبگان تحصیل کرده در جوامع غربی به طور فزاینده ای کارآیی اعمال جادویی را رد می کردند ، سیستم های حقوقی دیگر تهدیدکننده های فعالیت های جادویی را با مجازات برای جرایم شیطان پرستی و جادوگری متوقف کردند ، و در عوض آنها را به این اتهام تهدید کردند که با وعده دادن چیزهایی به مردم خیانت می کنند که آنها نتوانستند [126]
این گسترش قدرت استعماری اروپا در سراسر جهان بر چگونگی آموختن دانشگاهیان از مفهوم جادو تأثیر گذاشت. [127] در قرن نوزدهم ، چندین محقق مفهوم سنتی و منفی جادو را پذیرفتند. [112] اینکه آنها چنین کاری را انتخاب کردند اجتناب ناپذیر نبود ، زیرا آنها می توانستند از مثالی که باطنی گرایان برجسته فعال در آن زمان مانند هلنا بلاواتسکی که استفاده از اصطلاح و مفهوم جادو را به معنای مثبت انتخاب کرده بود ، اتخاذ کنند . [112] نویسندگان مختلف نیز با این استدلال که دومی هنوز بسیاری از صفات منفی اولی را نشان می دهد ، از مفهوم جادو برای انتقاد از دین استفاده کردند. نمونه آن روزنامه نگار آمریکایی HL Mencken بوددر کار جدالی خود در سال 1930 رساله در مورد خدایان ؛ او با این استدلال که اختلاف بین این دو جا نادرست است ، با مقایسه آن با جادو ، سعی در نقد دین داشت. [128] مفهوم جادو نیز توسط نظریه پردازان در زمینه جدید روانشناسی پذیرفته شد ، جایی که اغلب به طور مترادف با خرافات استفاده می شد ، اگرچه اصطلاح اخیر در متون اولیه روانشناسی رایج تر بود. [129]
در اواخر قرن نوزدهم و بیستم ، فولکلوریست ها جوامع روستایی در سراسر اروپا را برای جستجوی شیوه های جادویی مورد بررسی قرار دادند ، که در آن زمان آنها به عنوان بقای سیستم های اعتقادی باستان درک می کردند. [130] فقط در دهه 1960 بود که انسان شناسانی مانند ژان فاورت-ساادا نیز در زمینه های اروپایی شروع به بررسی عمیق جادو کردند ، زیرا قبلاً به بررسی سحر در زمینه های غیر غربی پرداختند. [131] در قرن بیستم ، جادو همچنین موضوعی را که مورد علاقه سورئالیست ها بود ، اثبات کرد ، یک حرکت هنری که بیشتر در اروپا مستقر است. سورئالیسم آندره برتون برای مثال منتشر شده L'هنری MAGIQUEدر سال 1957 ، در مورد آنچه او به عنوان پیوندهای بین جادو و هنر می دانست بحث کرد. [132]
کاربرد علمی سحر و جادو به عنوان یک دسته sui generis که می تواند در هر زمینه فرهنگی اجتماعی اعمال شود ، با ارتقا of مدرنیته به مخاطبان غربی و غیر غربی ارتباط داشت. [133]
اصطلاح جادو در تخیل و اصطلاحات رایج همه گیر شده است. [7] در زمینه های معاصر ، گاهی اوقات از کلمه جادو برای توصیف "یک نوع هیجان ، شگفتی یا لذت ناگهانی" استفاده می شود ، و در چنین زمینه ای می تواند "اصطلاح ستایش بالا" باشد. [134] با وجود تضاد تاریخی آن در برابر علم، دانشمندان نیز این اصطلاح را در برنامه به مفاهیم مختلف، از جمله تصویب اسید سحر و جادو ، گلوله سحر و جادو ، و زاویه سحر و جادو . [7]
بسیاری از مفاهیم جادوی مدرن به شدت تحت تأثیر ایده های آلیستر کراولی است .
جادوی مدرن غربی پیش فرضهای رایج درباره دین و معنویت معاصر را به چالش کشیده است. [135] گفتمان های جدلی درباره سحر و جادو بر درک خود از شعبده بازان مدرن تأثیر گذاشت ، بسیاری از آنها - مانند آلیستر کراولی و جولیوس اوولا - در ادبیات دانشگاهی در این زمینه تبحر داشتند. [136] طبق گفته محقق دین ، هنریک بوگدان ، "مسلماً بهترین تعریف شناخته شده امیک" از اصطلاح جادو توسط کراولی ارائه شده است. [136] کراولی - که جادوی املایی را نسبت به جادو ترجیح می داد تا آن را از اوهام گرایی مرحله ای متمایز کند [137] - این نظر را داشت که "جادوگر علم و هنری است که باعث می شود تغییر مطابق با اراده رخ دهد".[136] تعریف کراولی بر شعبده بازهای بعدی تأثیر گذاشت. [136] به عنوان مثال دیون فورچون از اخوت نور باطن اظهار داشت که "جادوگری هنر تغییر آگاهی طبق ویل است". [136] جرالد گاردنر ، بنیانگذار Gardnerian Wicca ، اظهار داشت که جادو "تلاش برای ایجاد امر غیرمعمول جسمی" است ، [136] در حالی که Anton LaVey ، بنیانگذار LaVeyan Satanism ، جادو را به عنوان "تغییر شرایط یا رویدادها متناسب با با اراده شخص ، که با استفاده از روشهای معمول قابل قبول تغییرناپذیر خواهد بود. " [136]
هرج و مرج سحر و جادو جنبش در اواخر قرن 20 پدید آمده است، به عنوان تلاش برای نوار دور نمادین ، آیینی ، دینی جنبه یا در غیر این صورت زینتی از دیگر سنت های مخفی و تقطیر سحر و جادو را به یک مجموعه ای از تکنیک های اساسی. [138]
این مفاهیم مدرن غربی جادو بر اعتقاد به مکاتبات متصل به یک نیروی غیبی ناشناخته نفوذ می کنند. [139] همانطور که توسط هانگراف اشاره شد ، این مطابق " معنای جدیدی از جادو عمل می کرد ، که احتمالاً در دوره های قبل وجود نداشت ، دقیقاً به این دلیل که در واکنش به" دلسرد شدن جهان "شرح داده شده است. [139] هدف بسیاری از جادوگران مدرن غربی و شاید بیشتر آنها جادوگری را توسعه معنوی شخصی می دانند. [140] درک سحر و جادو به عنوان شکلی از خودسازی در روشی است که شیوه های جادویی را به اشکال بت پرستی مدرن و پدیده عصر جدید اتخاذ می کند. [140] یک پیشرفت قابل توجه در اعمال جادویی مدرن غربی جادوی جنسی بوده است . [140] این روشی بود که در نوشته های پاسچال بورلی راندولف ترویج می شد و متعاقباً علاقه شدیدی به جادوگران غیبی مانند کراولی و تئودور روس داشت . [140]
اتخاذ اصطلاح جادو توسط غیبت گرایان مدرن در برخی موارد می تواند تلاشی عامدانه برای قهرمانی در مناطقی از جامعه غربی باشد که به طور سنتی به عنوان ابزاری برای براندازی سیستم های قدرت مسلط به حاشیه رانده می شدند. [141] با نفوذ آمریکایی به Wiccan و نویسنده Starhawk برای مثال اظهار داشت که "سحر و جادو کلمه ای دیگر که باعث می شود افراد مضطرب است، بنابراین من از آن استفاده کنید به عمد، چرا که کلمات ما با آن راحت هستند، کلماتی که صدای قابل قبول، منطقی، علمی و فکری درست است ، دقیقاً راحت هستند زیرا آنها زبان بیگانگی هستند. " [142] در حال حاضر ، "در میان برخی از زیر گروه های ضد فرهنگی ، برچسب" عالی "در نظر گرفته شده است" [143]
جادوگری یک مفهوم حقوقی در قانون پاپوآ گینه نو است که بین جادوی خوب قانونی ، مانند بهبودی و باروری ، و جادوی سیاه غیرقانونی که مسئول مرگ های غیرقابل توجیه است ، تفاوت قائل می شود. [144]
توسعه مفهومی